ای دیدن تو دین من ای روی تو ایمان من
این یکی از غزلیات شمس بود با دکلمه دکتر سروش، شعرهایی که از گذشته ها مانده است پر ثمر و پر اثر است هرچند برداشتهای امروزی بعضی وقتها به بیراهه میرود، حالا چند رباعی از خیام که اسمی آشنا در ایران و جهان است و در گذشته های دور از او به اسم الامام عمر ابن ابراهیم خیامی نیشابوری هم یاد کرده اند... این مطلب بیشتر سر نخی است برای شخصی که آشنا شود با گذشته تا آینده را بهتر در یابد...
نیکی وبدی که در نهاد بشر است// شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل// چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است.
و
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود// نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خللی// زین پس چو نباشیم همان خواهد بود.
و
در دهر هر آنکه نیم نانی دارد// از بهر نشست آشیانی دارد
نه خادم کس بود نه مخدوم کسی// گو شاد بزی که خوش جهانی دارد..
و
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم// وین یک دم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا در گذریم// با هفت هزار سالگان سر بسریم.