کامران

نظرات شخصی

کامران

نظرات شخصی

بنما روی نو شدن را بهارا

دورم کن از رنج و زخم سنگهای خارا

خوش هوایی و نیلگون آسمانی

پروانه ای خواهم که پروا ندهد ما را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۲۹
ح م کامران نیرومند

دیروز سومین سالگرد مادرم بود. مادر کجایی که نمیدانم چرا اینقدر پر طمطراق و مفصل برایت مراسم سالگرد میگیرند و در هیچکدام نمیتوانم بنشینم... سالگرد اولت رفتم مشهد و سه روز آنجا بودم به یاد آن سه روزی که وقتی زنده بودی بردمت برای زیارت و چقدر خوشحال شدی، سال دوم دور بودم از خانه پدر و امسال هرچند بودم و انگار نبودم. بی تو دیگر خانه پدری رونقی ندارد، هرچه هست تعارف و تظاهر، هرچند نامت به نیکی زنده است و سه نوه ای که بعد از تو به دنیا آمدند شور و هیجان کودکانه شان دلگرمی است برایم... میدانم نباید خودم را کلاف پیچ کنم ولی کردم و حسابی کلافه شدم...


دریافت


دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۴۴
ح م کامران نیرومند

دعا میکنم سال جدید سال خوبی باشد، دعا کردن شده کار من، سعی و تلاش با این دعا هرچند به جایی نمیرسه، سلام آقا سید علی، بشتاب نظریه پردازی های خوشگل و اینجوری افراد دستمال جناب عالی میشتابند سخنرانیهای از جنس دستمال کشی. البته روحیه مردم خوبه، مردم ماییم نه آن جماعت لاشی که دست قدرت دارند و از آن سو استفاده میکنند. جمهوری اسلامی فقط رو تابلو ادارات و مدارس هست و قانون اساسی جمهوری اسلامی گم شده اگر گم نشده بود حال و روز مردم کمی بهتر از این بود. اقتصاد مقاومتی را مردم بالاجبار بیش از ۲۵ سال در زندگی خود اجرا میکنند فقط بلد نیستند سخنرانی کنند اگر هم بلد باشند صدایشان به جایی نمیرسد.

دریافت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۰۶
ح م کامران نیرومند

سال ۹۵ با درد شروع شد و با ناکامی در حال پایان است. این جمله ای است که برای توجیه تنبلیها و بی فکریهای خودم گفتم و فراموش کردم که این سال سال فرصتهایی بود که از دست دادم و مقصر خودم بودم. هنوز این سال تمام نشده و آه و ناله کردن هم بی فایده است، برنامه ای باید فراهم کنم و هدفی و حرکت را آغاز کنم با امید به خداوند.

ای بی تو حرام زندگانی ای جان// خود بی تو کدام زندگانی ای جان

سوگند خورم که زندگانی بی تو// مرگست به نام زندگانی ای جان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۰۱
ح م کامران نیرومند

واعظی پرسید از فرزند خویش

هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟

صدق و بی آزاری و خدمت به خلق

هم عبادت هم کلید زندگیست

گفت زین معیار اندر شهر ما

یک مسلمان هست آن هم ارمنیست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۵۷
ح م کامران نیرومند

باز آی ساقیا که هواخواه خدمتم // مشتاق بندگی و دعا گوی دولتم

ز آنجا که فیض جام سعادت فروغ تست// بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم

هرچند غرق بحر گناهم ز صد جهت// تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم

عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم// کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم

می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار// این موهبت رسید ز میراث فطرتم

من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش// در عشق دیدن تو هواخواه غربتم

دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف// ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم

دورم بصورت از در دولت سرای تو// لیکن بجان و دل ز مقیمان حضرتم

حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان// در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۵ ، ۰۹:۵۵
ح م کامران نیرومند

چند دقیقه بیشتر هم یه چیز دیگرست!

یلدا بلندترین شب بعد سحر صبح میشود و روز تازه ای چه ابری چه آفتابی همه جا روشن است، مبارکه هرچند دمب اغلب فقرا سه چهارکه! 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۴
ح م کامران نیرومند

مرد آه مظلومانه اش را نگه نمیدارد، بغض گاه گاهش را گریه میکند. آه مرد از مردانگی اش است. بغضم راا امروز گریه کردم و اشکهایم قطره قطره بر سجاده چکید، الهی ظلم ظالمان را به ایشان برگردان هزار بار بدتر. بهانه های ناحق بغض و گریه ندارد و برای همین است که میگویند مرد که گریه نمیکند. مرد گریه میکند وقتی مردم یمن بی گناه کشته میشوند و نامردها به گریه او میخندند و میگویند: ای بابا مرد که گریه نمیکنه، چته مگه بچه شدی؟! 

آه من که به آسمان رسید فرشته ها ناله میکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۵ ، ۰۱:۲۶
ح م کامران نیرومند

من به رئیس جمهوری امروز ایران رأی ندادم هرچند ایشان بسیار محترم و زرنگ است. رئیس قبلی گدایی را در مملکت اسلام ترویج کرد و رئیس فعلی همان مسیر را از میانبر دیگری میرود. ای جماعت مسیر حق میانبر ندارد و مستقیم است که استقامت میخواهد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۷:۳۰
ح م کامران نیرومند

باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش//بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش

ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال// مرغ زیرک چون بدام افتد تحمل بایدش

رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار// کار ملک است آنکه تدبیر وتأمل بایدش

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست// راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

با چنین رخ و زلفش بادا نظر بازی حرام// هرکه روی یاسمین و جعد و سنبل بایدش

نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید// این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش

ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند// دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش

کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود// عاشق مسکین چرا چندین تحمل بایدش؟!  

(غزل ۲۷۶ دیوان حافظ)

--------

وفا مجوی ز کس ور سخن نمیشنوی// به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا میباش ( غزل ۲۷۴)

« از همه راد مردان و بانوان عذر میخواهم اگر این نوشته های اخیر بر ایشان سبب رنج خاطر شد، زندگی من از اول تولد با مشکل قلب شروع شد و با مرگ دوست شدم، در هشت ماهگی مادر بزرگ پدری ام از دنیا رفت و ایشان نام حاجی محمد را برایم انتخاب کردند که نام پدربزرگم بود و حدود ۲۰۰ سال است که بزرگترین نوه پسری حاجی محمد است به احترام حاجی محمد اول که در زمان حمله روسها به ایران فرار نکرد، چون تحصیل کرده دین در سمرقند و بخارا بود حکم کرد که عده ای از نوکرانش بمانند و از ایران که مملکت اسلام است در برابر کافران روس تبار برای رضای الهی دفاع کنند و عده ای دیگر را به عقب فرستاد تا ناموسشان در صورت شکست بازیچه کافران نشوند... قصه بلند است و عجیب و بهتر است باور نکنید، هیچکدام از حاجی محمدها بیش از چهل سال زنده نماندند و من وپدربزرگم حج نرفته حاجی محمد شدیم، و حفظ این دستور و فتوای اکید آن شهید این بود که اگر مسلمان ایرانی هستید به هیچ حکومت حاکم بر ایران اعتماد نکنید و خدا لعنت کند فتحعلی شاه قاجار را و دیگران را که مملکت اسلام را خوراک کافران میکنند، از آن زمان به بعد هیچ ترکمن ایرانی اعتماد کامل به حکومتهای ایران ندارد، در جمهوری اسلامی من حدود چهار پنج سالم بود که آب مناطق ترکمن نشین روزهای تاسوعا و عاشورا عمدا قطع میشد و در انتهای خیابان یادبودغربی ( ملانفس) یک پسر بچه از تشنگی مرد، ما اول خیابان و او ساکن انتهای خیابان بود ولی خبرش با گریه زنان بیچاره که لعن و نفرین میکردند مسؤولان شهری را و میگفتند این حکومت شیعیان یزید است که در چنین روزهایی فرزندان اولیای الهی از تشنگی شهید شدند... من وارث اسم حاجی محمد هستم و آن حکم را زنده میکنم که به حکومت ظالم ایران اعتماد نکنید ای ترکمنهای زجر کشیده که فقط شما را با چاپلوسی ممکن است قبول کنند وفریاد میزنم تمام مسؤولان و مدیران استان گلستان دشمنی با شما دارند، چند سال پیش یادم هست یکی از اینها با فریاد میگفت ای ترکمهای وحشی و ای سنی های کافر. شیعه های امیرالمؤمنین علی اینجا کم است قدر و احترام ایشان را بدانید. من با تکفیر مسلمان به شدت مخالفم اگر طرف شیعه یزید باشد یا معاویه هرچند مسلمان مینماید، من سنی محمد رسول الله و پنج تن آل عبا هستم و این را رها نمیکنم. وهابیها سنی نیستند به فتوای بزرگان اهل سنت و جماعت جهان که رسما اعلامیه آن دو ماه پیش منتشر شد و من هم ایشان را چند سال پیش لامذهب خطاب کردم، آخوند و ملا نیستم ولی لالایی هر شب من سوره رعد قرآن مجید است و تأکید بر تفکر و تعقل در آن سوره مبارکه. والسلام»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۵ ، ۰۷:۱۵
ح م کامران نیرومند